سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه آینه‏اى است تابناک ، و پند روزانه ترساننده‏اى از غل و غش پاک ، و تو را در ادب کردن نفس بس که دورى کنى از آنچه نپسندى از دیگر کس . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 8:47 عصر
  Mitra Global CMS
 
سخنان امام حسین ع و فلسفه قیام عاشورا چاپ ایمیل

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی ،ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابیطالب

« من به جهت خود خواهی و گردنکشی و فتنه انگیزی و ستمگری خارج نشدم، بلکه به قصد اصلاح امت جدم خروج کردم. می خواهم به معروف فرمان دهم و از منکر باز دارم و بر سیره جدم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) رفتار کنم »
 

 

امام حسین (ع) وقتی از مکه به قصد کوفه حرکت کرد، در بین راه به فرزدق برخورد. امام اوضاع عراق را پرسید، او جواب داد که ؛ دلهای مردم با شما ولی شمشیرهایشان بر ضد شماست. امام (ع) درباره انگیزه سفر خود به او فرمود : « ان هولاء قوم لزموا طاقه الشیطان و توکو اطاعة الرحمن و اظهر و الفساد فی الارض و ابطلوا الحدود و شریط الخور و استاثروا فی اموال الفقرا و المساکین انا اول من تام بنصرة دین الله و اعزاز شرعة و الجهاد فی سبیله لنکون کلة الله هی العلیا »

اینان جماعتی هستند که از شیطان اطاعت کرده و طاعت رحمان را ترک نموده اند. آنان فساد را ظاهر و حدود الهی را باطل کرده اند، شراب می نوشند و در اموال فقرا و مساکین طبق میل خود رفتار می کنند . من از همه برای یاری دین خدا وند و عزیز گرداندن شرع و جهاد در راه خدا سزاوارترم  تا اینکه کلمه الله اعتلا یابد.»


امام حسین (ع) در نامه ای که به اشراف بصره نوشت فرمود : « و قومو بعثت رسول الیکم بهذا الکتاب دانا ادعوکم الی کتاب الله و سنة نبیه نان السنه . قیامیت و انی البدعة قد احییت »

( من فرستاده خود را با این نامه بسوی شما روان کردم و شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر او دعوت می کنم. به درستی سنت مرده و بدعت زنده شده است)


هنگامی که مروان حاکم مدینه به امام حسین (ع) پیشنهاد کرد که با یزید بیعت کند ، امام در پاسخ او سخنانی را فرمود که هدف از قیام او را روشن می کند : « انا الله و انا علیه راجعون و علی الاسلام السلام اذ قدیلیت الامة» [ برای مثل یزید؛ وقتی مردم به حاکمی مانند یزید گرفتار آیند باید با اسلام خدا حافظی کرد .]

هنگامی که امام حسین (ع) با سپاه حر برخورد می کند ، در وقت نماز برای اصحاب خویش خطبه ای خواند؛ در قسمتی از این خطبه چنین آمده است : « اما بعد فقد نزل بنام الامه ما قد ترون دان الدنیا قد تغیرت و الحق لا یعمل به والی الباطل لا یتناهی منه لیرغب المومن فی لقاء ربه حقا حقاً فانی لا اری الموت الاسعاده و الحیاة مع الظالمین الابرما».

[ وضعیتی پیش آمده که می بینید. اوضاع زمانه دگرگون شد، زشتی ها آشکار گشته و نیکیها و فضیلتها رخت بربسته است، از خوبیها تنها جز اندکی به اندازه قطرات ته مانده ظرف آب برجای نمانده است، مردم چون چهارپایان به زندگی پست و ذلت باری تن داده اند. آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و باطل مورد نهی قرار نمی گیرد؟ در چنین روزگاری شایسته است که شخص مومن دیدار پروردگارش بشتابد،براستی من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز رنج و نکبت نمی بینم.]

قال الحسین علیه‏السلام لولید بن عقبه:
«انّا اهل بیت النبوة و معدن الرسالة و مختلف الملائکة و بنا فتح اللّه و بنا ختم اللّه. و یزید رجل فاسق، شارب الخمر، قاتل النفس المحرمة، معلن بالفسق و مثلی لایبایع بمثله».

امام حسین ع به ولیدبن عقبه فرمودند :
ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت هستیم و محل امد و شد ملائکه هستم ..توسط ما خداوند شروع میکند و توسط ما ختم میکند
و یزید مردی فاسق و شارب خمر و قاتل است و اعلان به گناه و فسق است و کسی مانند من با فردی مانند یزید بیعت نمی کند !

  الا وان الدعى بن الدعى قد رکز بنین اثنتین ، بین السلة و الذلة ، و هیهات منا الذلة ، یاءبى الله لنا ذلک و رسوله و المومنون ، وحجور طابت و طهرت ، و اتوب حمیة ، و نفوس ابیة ، من ان نؤ ثر طاعة اللئام على مصارع الکرام ، الا وانى زاخف بهذه الاسرة على قلة العدد و خذلان الناصر  .

((آگاه باشید! که این فرومایه (ابن زیاد) و فرزند فرومایه مرا در بین دو راهى شمشیر و ذلت قرار داده است ما کجا و ذلت کجا چرا که خدا و پیامبرش و مومنان از ذلت پذیرى ما ابا دارند و دامنهاى پاک مادران و مغزهاى با غیرت و نفوس با شرافت پدران ، روا نمى دارند، که اطاعت افراد لئیم و پست را بر قتلگاه کرام و نیک منشان مقدم بداریم . آگاه باشید! که من با این گروه کم و با قلت یاران و عقب نشینى کنندگان ، براى جهاد آماده ام )).


لیست کل یادداشت های این وبلاگ