سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرشتگان با خشنودی بالهایشان را برای جویای دانش می گسترانند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 89 دی 29 , ساعت 7:27 عصر

 

 یک روان‌پزشک گفت: والدین نباید با اعمال فشار روحی بر فرزندان و انتظار بی‌جا از آن‌ها باعث ایجاد استرس در زمان امتحانات شوند .

 

در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهار داشت:

اضطراب یعنی نگرانی برای آینده که می‌تواند به دو صورت مثبت و منفی بروز کند. یک نوع اضطراب، موثر است و موجب می‌شود دانش‌آموز برای مطالعه درس‌ها برنامه‌ریزی منظمی داشته باشد، این درحالی است که نوع مخرب استرس و اضطراب می‌تواند موجب کاهش تمرکز دانش‌آموز و اختلال در خواب آن‌ها شود

وی افزود: استرس و اضطراب‌ بیش از حد دانش‌آموزان در فصل امتحانات می‌تواند در رفتار والدین ریشه داشته باشد. در فصل امتحانات برخی دانش‌آموزان به قدری دچار استرس می‌شوند که ممکن است این حس در آن‌ها ایجاد شود که دیگر قادر به ادامه زندگی نیستند و دچار ناامیدی، خستگی از زندگی و واکنش‌های نامناسب شوند.

 

مبشر تصریح کرد: کمال‌طلبی بیش از حد والدین می‌تواند استرس‌ دانش‌آموزان را افزایش دهد. کمال‌طلبی بیش از حد به این معنی است که والدین از فرزند خود انتظاراتی داشته باشند که از توان فرزند خارج است و در صورت محقق نشدن انتظارات نیز فرزند را سرزنش کنند. این‌گونه رفتارهای والدین می‌تواند مشکلات روحی و روانی در دانش‌آموزان ایجاد کند و موجب شود که در دوران امتحانات فشار زیادی به آن‌ها وارد شود.

 

این روان‌پزشک خاطرنشان کرد: برخی والدین باید نگرش خود را اصلاح کنند و از فرزند محصل خود بیش‌ از حد توان انتظار نداشته باشند تا او هم با آرامش درس بخواند.

 

وی خاطرنشان کرد: دانش‌آموزان و دانشجویان نیز باید در فصل امتحانات استرس خود را مدیریت کنند و از افکار استرس‌زا و گفت‌وگوهای درونی نامناسب مانند "من نمی‌توانم"، "من همیشه ناتوان بوده‌ام" و یا "من بدشانس هستم" پرهیز کنند.

 

مبشر گفت: تجربه نشان داده گرایش به اعتقادات مذهبی، خواندن دعا و نماز در فصل امتحانات در کاهش استرس و اضطراب دانش‌آموزان و دانشجویان بسیار موثر است.

 

وی افزود: در مواردی نادر استرس منشاء بیولوژیکی دارد که در این صورت باید درمان دارویی انجام ‌شود 


چرا تقلب؟

کالاهان ، نویسنده کتاب فرهنگ تقلب - که سالها روى این مساله تحقیق کرده - معتقد است براى این که بچه ها مجبور به تقلب نشوند باید به آنها فشار کمترى براى رسیدن به موفقیت تحصیلى وارد کرد.پدر و مادرها انتظار دارند فرزندانشان بهترین نمره ها را کسب کنند. گوشه نمره ?? آنها هم نباید ساییده شود. طبیعى است بچه ها هم مى خواهند به سطح انتظار والدین شان برسند و رضایت آنها را جلب کنند. مدرسه نیز به بچه ها فشار مى آورد که نمره بهترى بگیرند و آنها را براساس همین نمرات درجه بندى مى کنند. خوب ، وقتى دانش آموزان فکر کنند نمى توانند از پس امتحان برآیند، تحت فشار والدین ، مدرسه و حتى همسالان خود به تقلب روى مى آورند. بعضى دیگر هم تحت تاثیر همه این کار را مى کنند، مجبور به تقلب مى شوند.در واقع بعضى افراد تقلب مى کنند چون نمى خواهند تنها کسى باشند که این کار را نمى کند. وقتى همه تقلب کنند، لابد تقلب نکردن احمقانه است.اگر کسى در حال تقلب کردن گرفتار شود که وضعیتش معلوم است ، اما اگر جان سالم به در ببرد مى تواند نمره خوب بگیرد، ولى اولا در ناخودآگاه خود، این احساس را خواهد داشت که لیاقت نمره اى را که گرفته ندارد و نمى تواند به خود بقبولاند چیزى است که در واقع نیست.تازه مشکل اصلى وقتى خودش را نشان مى دهد که فرد نیاز پیدا مى کند چیزى را که آموخته است در جایى به کار ببرد.

 

?

آیا کودکان به تقلب علاقه مندند؟

  یکی از مسائل مهم مورد بحث و مورد ابتلای مدارس و خانواده‌ها، مسأله تقلب کردن کودکان است. تقلب موضوعی است که در آن کودک شدیداً تحت فشار اطرافیان، قرار می‌گیرد. زمانی هم ممکن است موانع و برخوردها با کودک به‌گونه‌ای باشند که طفل از این صدمات و فشارها آسیب‌دیده و یا سر از انحراف و لغزش درآورد.
تقلب چیست؟ تقلب رفتاری است غیرصادقانه، طی طریقی است به غیر از شیوه شرافتمندانه، و رسیدن به واقعیت و حقیقتی است غیر از طریق مشروع و نشان دادن خود با چهره‌ای وارونه و غیرصحیح. تقلب نوعی دزدی است، منتها دزدی در مال نیست، بلکه دزدی رتبت و مقام و موقعیت و از این قبیل است. بر اثر آن آدمی سعی دارد چیزی را از آن خود کند که شرعاً یا عرفاً از آن او نیست و در تملک آن موقعیت و مقام راه شرافتمندانه را طی نمی‌کند. تقلب در حقیقت کوتاهترین راهی است که آدمی برای طریق و رسیدن به مقصود خود انتخاب می‌کند و سعی دارد با میان‌بُر زدن به جایی برسد که دیگران در سایه کوشش‌ها و تلاش‌های مداوم بدان‌جا می‌رسند.
کودکان دیگر در سایه درس خواندن و رنج بردن به قبولی می‌رسند و او بدون کار و تلاش و زحمت. اساس موضوع این است که برخی از افراد در عین تنبلی و در عین احساس عقب‌ماندگی ظرفیت تحمل محرومیت را ندارند و می‌خواهند هرچه زودتر و سریعتر به درجه و موقعیتی برسند که دیگر افراد عادی از آن برخوردارند. اینان خود را دوست دارند و نمی‌خواهند گرد و غباری بر چهره‌شان از این بابت بنشیند. نمی‌خواهند سر و گردنی کوتاهتر از دیگران داشته باشند. اگرچه ظرفیت و تحمل روحی دیگران را ندارند .

 

?علل و عوامل تقلب در کودکان

 

دلایل متعددی برای تقلب در کودکان وجود دارد کودکان کوچک‌تر دوست دارند برنده باشند و مهم نیست که چگونه. حتّی یک بچّه پنج ساله نیاز به درستکار بودن را حس می‌کند و در عمق وجودش دوست دارد چیزی را که می‌خواهد، بدون تقلب به‌دست آورد. بعضی از کودکان که قبول شکست برایشان مشکل است، در بازی‌ها برای برنده شدن تقلّب می‌کنند و به طور حق به جانبی کودکان دیگر را از اینکه در آن بازی ضعیف هستند، محکوم می‌کنند. یکی از علل عمده تقلب در کودکان انتظارات بیش از حد والدین از فرزندانشان است. بچّه‌ها وقتی در مقابل انتظارات بی‌مورد پدر و مادر قرار می‌گیرند، گاهی مجبور می‌شوند تمایلات و احتیاجات خود را در مقابل آنچه والدین می‌خواهند فدا کنند و تسلیم نظریات والدین شوند. انتظارات بیجای پدر و مادر سبب شکست بچّه‌ها در انجام کارهای معینی می‌شود. پدر و مادر انتظار دارند که کودک در درس ریاضی یا علوم نمره عالی به‌دست آورد ولی او نمی‌تواند نمره عالی در این درس‌ها کسب کند، درنتیجه دچار شکست می‌شود و از ترس اینکه والدین او را با بچّه‌های دیگر مقایسه کنند و نسبت به او بی‌مهری نشان دهند، ممکن است به تقلب مبادرت ورزد.
یکی دیگر از علّت‌های تقلب در کودکان کثرت سرگرمی‌های آنهاست. برخی از کودکان به علت خوبی وضع زندگی و رفاه نسبی از وسایل و اسباب‌بازی بسیاری برخوردارند. وضع تفریحات، گردش‌ها و مسافرت‌های والدین آنها فوق‌العاده است. دائماً اشتغال به بازی و تفریح دارند و همه اوقاتشان به این امور می‌گذرد و دیگر وقت و فرصتی برای کار و تلاش و درس باقی نمی‌ماند. بدین‌نظر در هنگام امتحان برای آنها امکان موفقیت و احساس کفایت نیست و یکی از راه‌های مقابله با آن تقلب است و چنین کودکی خود را ناگزیر از آن می‌بیند
.
ناآگاهی کودکان نسبت به عمل تقلب یکی دیگر از علل تقلب است و این واقعیت مسلمی است که در رابطه با کودکان خردسال می‌توانیم ذکر کنیم
.
برخی از کودکان تن به تقلب می‌دهند و واقعیت این است که آنها متقلّب نیستند. در عالم باصفای خود اگر چیزی را نمی‌دانند از دیگری کمک می‌گیرند و حتّی در جلسه امتحان بدون اینکه ترس و وحشتی به خود راه دهند، به صورت طبیعی به‌دست دیگری نگاه می‌کنند. شما این حالت را در کودکان کلاس اوّل و در آنها که بسیار خردسال‌اند نیکو ملاحظه می‌کنید، و طبیعی است که با تذکری آنها را باید به وضع کار و برنامه آگاه کرد
.
تنبلی و تن‌پروری کودکان هم می‌تواند یکی از علل روی آوردن آنها به تقلب باشد. کودکانی که در طول سال تحصیلی درس نخوانده و راه تن‌پروری در پیش گرفته‌اند، در حین امتحان دچار مخمصه و دشواری عظیم خواهند شد و برای نجات خود از وضع و موقعیتی که در آن‌اند می‌کوشند تن به تقلب دهند. عده این‌گونه دانش‌آموزان در بین افراد متقلّب اندک نیست
.
اغلب متقلبان کسانی هستند که آمادگی و شرایط لازم را برای کسب موقعیت موردنظر به‌دست نیاورده‌اند. از دیگر عواملی که می‌تواند باعث روی آوردن کودک به تقلب شود، می‌توان به این موارد اشاره کرد
:
روش تدریس نامناسب معلّم و سخت‌گیری وی در نمره دادن، انتقام گرفتن از معلّم مستبد و خشن، دشواری سؤالات امتحانی، هرج‌ومرج در کلاس و مدرسه، ترس از مردودی، اشتغال کودک به کار، مسئولیت‌نشناسی و حادثه‌جویی کودک، عقب‌ماندگی ذهنی و درسی کودک، تفوق‌طلبی، حفظ آبرو و وسوسه شدن کودک
.

نتیجه اینکه، معلّمی که مطالب درسی و یادگیری را متناسب با توانایی‌ها و رغبت‌های گوناگون تنظیم می‌کند، بی‌شک از تعداد و فراوانی تقلب در کلاس خویش به طرز چشمگیری می‌کاهد. بسیاری از مواقع کودکان نمی‌دانند درسی که می‌خوانند چگونه می‌تواند برای آنان مفید باشد. بنابراین کوتاه‌ترین راه را برای گرفتن نمره قبولی طی می‌کنند. در کلاس‌هایی که خسته‌کننده و یا پرتنش است یا تأکید فریاد روی فراگیری مواد درسی گذاشته می‌شود که ارزش آن درس‌ها در ذهن دانش‌آموز مورد تردید است، طبیعی است که باید انتظار تقلب بیشتری را در بین این کودکان داشت. انتظار بیش از حد والدین از دانش‌آموزان نه‌تنها نتیجه مثبتی نخواهد داشت بلکه صدمات روحی و روانی جبران‌ناپذیری بر آنها وارد خواهد کرد. اگر برای والدین تنها نمره 20 مورد قبول باشد و نه کمتر، آنها ممکن است برای برآوردن تقاضای والدین خود، دست به عمل خطای تقلّب بزنند و یا با مشکلات متعدد دیگری مواجه شوند و سلامت جسمی و روانی آنها به‌خطر افتد بچه ها وقتی در مقابل انتظارات بی مورد پدر و مادر قرار می گیرند، گاهی مجبور می شوند تمایلات و احتیاجات خود را در مقابل آنچه والدین می خواهند فدا کنند و تسلیم نظریات والدین شوند.

 

?

یکی از مسائل مهم مورد بحث و مورد ابتلای مدارس و خانواده ها، مساله تقلب کردن کودکان است. تقلب موضوعی است که در آن کودک شدیدا" تحت فشار اطرافیان قرار می گیرد. زمانی هم ممکن است موانع و برخوردها با کودک به گونه ای باشند که طفل از این صدمات و فشارها آسیب دیده و یا سر از انحراف و لغزش درآورد.

 

تقلب چیست؟ تقلب رفتاری است غیر صادقانه، طی طریقی است به غیر از شیوه شرافتمندانه، و رسیدن به واقعیت و حقیقتی است غیر از طریق مشروع و نشان دادن خود با چهره ای وارونه و غیر صحیح، تقلب نوعی دزدی است، منتها دزدی در مال نیست، بلکه دزدی رتبت و مقام و موقعیت و از این قبیل است. بر اثر آن آدمی سعی دارد چیزی را از آن خود کند که شرعا" یا عرفا" از آن او نیست و در تملک آن موقعیت و مقام راه شرافتمندانه را طی نمی کند. تقلب در حقیقت کوتاهترین راهی است که آدمی برای طریق و رسیدن به مقصود خود انتخاب می کند و سعی دارد با میان بر زدن به جایی برسد که دیگران در سایه کوشش ها و تلاشهای مداوم بدان جا می رسند

 

کودکان دیگر در سایه درس خواندن و رنج بردن به قبولی می رسند و او بدون کار و تلاش و زحمت، اساس موضوع این است که برخی از افراد در عین تنبلی و در عین احساس عقب ماندگی ظرفیت تحمل محرومیت را ندارند و می خواهند هر چه زودتر و سریعتر به درجه و موقعیتی برسند که دیگر افراد عادی از آن برخوردارند. اینان خود را دوست دارند و نمی خواهند گرد و غباری بر چهره شان از این بابت بنشیند. نمی خواهند سر و گردنی کوتاهتر از دیگران داشته باشند. اگر چه ظرفیت و تحمل روحی دیگران را ندارند

.

   دکتر عارفه مبشر

 

 

  

 

 

 

  



لیست کل یادداشت های این وبلاگ