سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هفتاد گناه برای نادان آمرزیده می شود، پیش از آنکه یک گناه برای دانشمند آمرزیده شود . [امام صادق علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 8:59 عصر

 

پیشانی تمامی‌شان داغ سجده داشت / آنان‌که خیمه‌گاه مرا تیر می‌زدند…

 

یک)

محرم؛ تا ده شمرد خدا و عاشق شدیم:

یک، مسلم بن عقیل؛ دو، کربلا؛ سه، رقیه بنت الحسین؛ چهار، حر بن یزید؛ پنج، عبدالله بن الحسن؛ شش، قاسم بن الحسن؛ هفت، علی اصغر؛ هشت، علی اکبر؛ نه، ابالفضل العباس؛… ده: حسین. /

یا حسین…

دو)

«الموعود بشهادته قبل استهلاله» بود. پیش از آن‌که به دنیا بیاید، وعده‌ی شهادتش داده بودند…

سه)

«کان من اشبههم برسول‌الله» بود؛ شبیه‌ترین افراد اهل‌بیت به رسول خدا. فاطمه‌ زهرا (علیها صلوات‌الله) کنار گهواره‌ی حسین چنین می‌خواند:

“انت شبیهٌ بنبی / لست شبیهاً بعلیّ…”

چهار)

فرمود: “آیا در توان و قدرت شما، بیش از کشتن من چیزی هست؟! چه نیکوست کشته‌شدن در راه خدا، ولی شما قدرت محو و نابودی مجد، عزت و شرف من را ندارید… در این صورت باکی از کشته‌شدن ندارم.”

پنج)

فرومایه‌ای زخم زبانی زد و گفت: “آیا به این آب که همچون جگر آسمان است، نمی‌نگری؟ قسم به‌خدا که قطره‌ای از این آب نخواهی چشید تا با تشنگی بمیری…” / یاحسین.

شش)

فرمود: “مرگ برای آدمیان، مانند گردن‌بند برای دختران جوان و موجب زینت است…” / یاحسین.

هفت)

در خطبه‌ی منا خطاب به آنان فرمود:

“از این بیم‌ناکم که که نکبت خشم خدا بر شما فرود آید؛ زیرا در سایه‌ی عظمت و عزت و کرامت الهی به منزلتی رسیده‌اید، ولی خداشناسانی را که ناشر خداشناسی هستند، احترام نمی‌کنید، حال آن‌که شما به خاطر خدا در میان بندگانش مورد احترام‌اید… و نیز از آن جهت بر شما بیم‌ناکم که به چشم خود می‌بینید پیمان‌های الهی زیر پا نهاده شده، اما نگران نمی‌شوید… نابینایان، لال‌ها، و زمین‌گیران ناتوان در همه‌ی شهرها بی‌سرپرست مانده‌اند و بر آن‌ها ترحم نمی‌شود…”

هشت)

گفت زینب در وداع آخرین / حالتی دیدم من از سلطان دین

شور عشقی آن‌چنان‌اش بودیا / کاشنا با ما نبودی گوییا

“یا ایتها النفس المطمئنة…”

نه)

راستی؛ دانستی چگونه «حسین» را کشتند؟ “دل‌هایشان با حسین بود… ولی شمشیرهایشان نه!”

ده)

آن‌ها که ظهر عاشورا در کربلا، در لشکر کوفیان، نماز گزاردند، عمر بن سعد، شمر بن ذی‌الجوشن، حرملة… این‌ها.

می‌دانی؟ تمام‌شان خواندند: “ایاک نعبد و ایاک نستعین. اهدنا الصراط المستقیم. صراط الذین انعمت علیهم، غیر المغضوب علیهم، و لا الضالین…”

چه غم‌بار! چه عبرت‌بار! ممکن است «مغضو‌ب‌»ترین مخلوقات خدا باشد و هر روز از «غضب» خدا، به خدا پناه ببرد!…

یازده)

«حر» نزد «حسین» با ادب بود… «حر»، «حسینی» شد…

دوازده)

و «حسین» چنان هیبتی داشت، که دوستانش با وی سخن نمی‌گفتند مگر آن‌گاه که لبخند بر لبان وی می‌نشست. “فلا یکلّم الا حین یبتسم…”

فرومایه قاتل گفت: “آن‌چنان محو جمال نورانی و مهابت زیبای وی بودم، که متوجه چگونگی قتلش نشدم…”

سیزده)

زینب کبری در روز عاشورا گفت:

“الیوم مات جدی رسول‌الله… الیوم ماتت امّی فاطمة و ابی علی و اخی الحسن علیهم سلام‌الله، یا خلیفة الماضی و ثمال الباقی…”

“امروز جدّم رسول خدا کشته شد… امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن کشته شدند؛ ای یادگار رفتگان و پناه بازماند‌گان…”

چهارده)

نقل است که پیرمرد آمده بود و با عصایش به نعش «حسین» می‌زد و زیر لب زمزمه می‌کرد: “خدایا! این عبادت را از من بپذیر…!” و مگر نبود آن‌که به جنگ «حسین» آمده بود تا با پاداش‌ آن، مادرش را به زیارت قبر رسول‌الله ببرد؟!

“پیشانی تمامی‌شان داغ سجده داشت / آنان‌که خیمه‌گاه مرا تیر می‌زدند…”

گاهی برای خدا، با خدا می‌جنگند…

پانزده)

سخن کوتاه:

“و بذل مهجته فیک، لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة…”

” و خون قلبش را، عصاره‌ی جانش را به پای تو ریخت… تا بندگانت را از نادانی و جهالت و سرگردانی ضلالت، نجات دهد…”

همه و همه برای هدایت… یاحسین.

- فتأمل!

 

عکس داخل ضریح امام حسین (ع)

 

عکس : داخل ضریح امام حسین (ع) - www.Funpatugh.com
التماس دعا
مشهدی 

پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 8:47 عصر
  Mitra Global CMS
 
سخنان امام حسین ع و فلسفه قیام عاشورا چاپ ایمیل

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی ،ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابیطالب

« من به جهت خود خواهی و گردنکشی و فتنه انگیزی و ستمگری خارج نشدم، بلکه به قصد اصلاح امت جدم خروج کردم. می خواهم به معروف فرمان دهم و از منکر باز دارم و بر سیره جدم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) رفتار کنم »
 

 

امام حسین (ع) وقتی از مکه به قصد کوفه حرکت کرد، در بین راه به فرزدق برخورد. امام اوضاع عراق را پرسید، او جواب داد که ؛ دلهای مردم با شما ولی شمشیرهایشان بر ضد شماست. امام (ع) درباره انگیزه سفر خود به او فرمود : « ان هولاء قوم لزموا طاقه الشیطان و توکو اطاعة الرحمن و اظهر و الفساد فی الارض و ابطلوا الحدود و شریط الخور و استاثروا فی اموال الفقرا و المساکین انا اول من تام بنصرة دین الله و اعزاز شرعة و الجهاد فی سبیله لنکون کلة الله هی العلیا »

اینان جماعتی هستند که از شیطان اطاعت کرده و طاعت رحمان را ترک نموده اند. آنان فساد را ظاهر و حدود الهی را باطل کرده اند، شراب می نوشند و در اموال فقرا و مساکین طبق میل خود رفتار می کنند . من از همه برای یاری دین خدا وند و عزیز گرداندن شرع و جهاد در راه خدا سزاوارترم  تا اینکه کلمه الله اعتلا یابد.»


امام حسین (ع) در نامه ای که به اشراف بصره نوشت فرمود : « و قومو بعثت رسول الیکم بهذا الکتاب دانا ادعوکم الی کتاب الله و سنة نبیه نان السنه . قیامیت و انی البدعة قد احییت »

( من فرستاده خود را با این نامه بسوی شما روان کردم و شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر او دعوت می کنم. به درستی سنت مرده و بدعت زنده شده است)


هنگامی که مروان حاکم مدینه به امام حسین (ع) پیشنهاد کرد که با یزید بیعت کند ، امام در پاسخ او سخنانی را فرمود که هدف از قیام او را روشن می کند : « انا الله و انا علیه راجعون و علی الاسلام السلام اذ قدیلیت الامة» [ برای مثل یزید؛ وقتی مردم به حاکمی مانند یزید گرفتار آیند باید با اسلام خدا حافظی کرد .]

هنگامی که امام حسین (ع) با سپاه حر برخورد می کند ، در وقت نماز برای اصحاب خویش خطبه ای خواند؛ در قسمتی از این خطبه چنین آمده است : « اما بعد فقد نزل بنام الامه ما قد ترون دان الدنیا قد تغیرت و الحق لا یعمل به والی الباطل لا یتناهی منه لیرغب المومن فی لقاء ربه حقا حقاً فانی لا اری الموت الاسعاده و الحیاة مع الظالمین الابرما».

[ وضعیتی پیش آمده که می بینید. اوضاع زمانه دگرگون شد، زشتی ها آشکار گشته و نیکیها و فضیلتها رخت بربسته است، از خوبیها تنها جز اندکی به اندازه قطرات ته مانده ظرف آب برجای نمانده است، مردم چون چهارپایان به زندگی پست و ذلت باری تن داده اند. آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و باطل مورد نهی قرار نمی گیرد؟ در چنین روزگاری شایسته است که شخص مومن دیدار پروردگارش بشتابد،براستی من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز رنج و نکبت نمی بینم.]

قال الحسین علیه‏السلام لولید بن عقبه:
«انّا اهل بیت النبوة و معدن الرسالة و مختلف الملائکة و بنا فتح اللّه و بنا ختم اللّه. و یزید رجل فاسق، شارب الخمر، قاتل النفس المحرمة، معلن بالفسق و مثلی لایبایع بمثله».

امام حسین ع به ولیدبن عقبه فرمودند :
ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت هستیم و محل امد و شد ملائکه هستم ..توسط ما خداوند شروع میکند و توسط ما ختم میکند
و یزید مردی فاسق و شارب خمر و قاتل است و اعلان به گناه و فسق است و کسی مانند من با فردی مانند یزید بیعت نمی کند !

  الا وان الدعى بن الدعى قد رکز بنین اثنتین ، بین السلة و الذلة ، و هیهات منا الذلة ، یاءبى الله لنا ذلک و رسوله و المومنون ، وحجور طابت و طهرت ، و اتوب حمیة ، و نفوس ابیة ، من ان نؤ ثر طاعة اللئام على مصارع الکرام ، الا وانى زاخف بهذه الاسرة على قلة العدد و خذلان الناصر  .

((آگاه باشید! که این فرومایه (ابن زیاد) و فرزند فرومایه مرا در بین دو راهى شمشیر و ذلت قرار داده است ما کجا و ذلت کجا چرا که خدا و پیامبرش و مومنان از ذلت پذیرى ما ابا دارند و دامنهاى پاک مادران و مغزهاى با غیرت و نفوس با شرافت پدران ، روا نمى دارند، که اطاعت افراد لئیم و پست را بر قتلگاه کرام و نیک منشان مقدم بداریم . آگاه باشید! که من با این گروه کم و با قلت یاران و عقب نشینى کنندگان ، براى جهاد آماده ام )).


لیست کل یادداشت های این وبلاگ